عصر انتظار

بیا تا دست در دست هم بسازیم زندگی رو

عصر انتظار

بیا تا دست در دست هم بسازیم زندگی رو

بیایید امام خود را بشناسیم

 

 

و نُریدُ اَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ و نَجعَلَهُم اَئِمَّة وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ

 

ارده و خواست ما بر این باشد که بر مستضعفین در زمین تفضل نموده انها را پیشوایان جهان و وارثین همه جانبه در صحنه پهناور زمین  قرار دهیم (سوره قصص ایه 5)

 

"من مات و لم یعرف امام زمالنه مات میتة الجاهلیه"

هر کس بمیرد وامام زمانش را نشناخته باشد مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیت باشد که در حالت شرک و بت پرستی از دنیا رفتند

 

 

سلام

 

این حدیث را زیدبن ارقم عامربن ربیعه عتری عبد اله بن عباس عبدالله بن عمرخطاب عوبمربن مالک(معروف به ابودردا)معاذبن جبل و معاویه بن بی سفیان از پیامبر اکرام(ص) نقل کرده اند و گروهی از محدثین عالی مقام و دیگر دانشمندان اهل تسنن هم ان را در مصادر اسلامی ذکر نموده اند و در واقع از احادیث متواتر و قطعی الصدور محسوب میشوند

 

اکنون نکته قابل ذکر این است که این حدیث و احادیث دیگر به این مضمون توجه ما را به دونکته اصاصی جلب میکنند

 

1-    پیامبر گرامی اسلام با اضافه کردن کلمه "امام" به کلمه "زمان" ضرورت امام جامعه الشرایط  وقابل شناخت را در هر عصر وزمانی (هر چند تنها یک مسلمان وجود داشته باشد) جهت پیروی از او اعلام نموده است و چنین امامی جز با امامان معصوم شیعه که اخرین انها خلیفه خدا در زمین حضرت بقیه الله الاعظم(ع) است نمیتواند با کسی منطبق گردد

 

2-    از اینکه پیامبر گرامی (ص) با اضافه کردن کلمه "میتة" به کلمه "جاهلیة" مرگ بدون شناخت امام زمان  هر زمانی را مرگ جاهلی توصیف نموده معلوم میشود که این امام نه یک شخص عادی و معمولی بلکه همانند پیامبر بر خوردار از عالی ترین درجه شخصیت همه جانبه علمی و عملی و روابط بین خلق و خالق است که نشناختن ان عینا بسان نشناختن پیامبر موجب گمراهی خواهد بود

 

اکنون کسانی را که میخواهند این نظریه را نپذیرند دو راه برایشان و جود دارد:

 

یا اصل حدیث را انکار کنند :در صورتیکه این حدیث به شرحی که بعدا ابراز میگردد قابل تردید و انکار نیست

 

یا اینکه بگویند  مقصود هر امام و زمانداریست که با هر وصیله ای هر چند با قهر وزور با گودتا و خونریزی و بلاخره با پشت کردن به قران و معیارهای اسلامی بر روی کار امده است

بنابر این معاویه و امثالهم امام زمانهای عصر خود بوده اند که پیامبر نشناختن انها گمراهی و جهالت اعلام کرده است

 هم اکنون  شناختن زمامداران کشورها ومناطق مسلمان نشین را با ویژگیهایی که دارند باید جهت شناخت اسلام و پیروی از احکام ان جز وظایف اسلامی دانست و مرگ بدون شناخت انها را مرگ جاهلی دانست

 و. این پنداریست غلط باطل مغایر با روح اسلام و مسخره امیز که هیچ انسان بالغ و عاقلی ان را نمیپذیرد

 

بدین ترتیب و بر اساس نظر شیعه پیامبر اسلام(ص) با ایراد این حدیث شریف  امامت افراد غیر معصوم و جایز الخطا در تبلیغ  و اجرا احکام اسلام را نفی و غیر قابل قبول ودر اخر جاهلیت گرانی خوانده  و این بیان چیزی است که شیعه در طول قرنها به ان معتقد بوده است اکنون چندین  مدرک راجع به این حدیث از کتابهای اهل تسنن را به خاطر شما میگذرانیم

 

1-    احمد بن حنبل(در گذشته241) در مسند ج2 ص83 و ج3 ص446 و ج4 ص96

2-    ابئ عثمان جاحط(255)  به نقل ابو جعفر اسکافی در نقض کتاب العثمانیه ص29

3-    بخاری (256) در صحیح خود ج5 ص13

4-    ابو داود طیالسی (259) در مسند ص259 چاپ حیر اباد هند

5-    مسلم (261) در صحیح ج6 ص22-21 شماره 1849

6-    احمد بن عمر بزاز(292) در زوائد ج1 ص144 و ج2 ص143

7-    دولابی (320) در الکنی والاسما ج2 ص3

8-    حاکم نیشابوری (405) در مستدرک ج2 ص177و17

9-    ابولقاسم طیرانی (360) درذ مجمع کبیر ج10 ص350 شماره 10687 چاپ بغداد

10-         حافظ ابو نعیم اصفهانی (430)در خلیظ الولیا ج3 ص224

11-         بیهقی (458) در سنن ج8 ص157و156 نقل از بخاری مسلا

12-         شمس الدین سرجسی (490) در مسوط ج1 ص113

13-         ابنم اثیر جزری (606) در جامع الاصول خ4 ص70

14-         ابن ابی الحدید معتزلی (656) در شرح نهج البلاغه ج9 ص155

15-         نوری (676) در شرح صحیح ابو مسلم ج12 ص240

16-         ذهبی (748) ذیل مستدرک حاکم  ج1 ص17و117

17-         تفتازانی (792) در شرح المفاصد ج2 ص275

18-         نور الدین هیثمی (807) در مجمع الزوائد ج5 ص218و219و223و225و312

19-         ابن دبیع شیبانی (944)در تیسیر الوصول ج2 ص39

20-         متقی هندی (975) در کنز العمال ج3 ص200 چاپ حیدر اباد هند

21-         ملا علی قاری (1014) در خاتمه الجواهر المضیئه ج2 ص509

22-         شاه ولی الله دهلوی (1176) در ازالة الخفا خ1 ص3

23-         قندوزی حنفی(1294) درینابیع المودة ص117 چاپ استامبول

24-         قاضی بهلول زنگنه زوری (1300) در تاریخ ال محمد که از ترکی استامبولی به فارسی ترجمه و مکرر به چاپ رسیده است

 

اینها مدارک حدیث از صحاح و مسانید اهل تسنن است به اضافه 45 مدرک دیگر از علمای سنی که در کتاب "شناخت امام یا رهائی از مرگ جاهلی" (ص28و44)  معرفی شده و همه انها این حدیث را با ذکر سند  ومتنهای مختلف اما هم مضمون اورده اند

و اگر مدارک شیعه هم به انها اضافه کنیم در این صورت به بالاترین درجه ازتواتر خواهد رسید

 

 

نظر یادتون نره

ودر اخر الهم العجل لولیک الفرج                    "آمین"